رفتار درمانی بیماری وسواس از موثرترین روشهای درمانی است که حتی گفته میشود اثر درمانی آن بیش از دارو درمانی است اما شرط لازم برای اثر بخشی آن آگاهی بیمار از منطق این روش است. هر چه این آگاهی افزایش یابد همکاری وی با درمان و تکنیک هایی که در روند رفتار درمانی بکار میرود بیشتر و شانس موفقیت افزایش خواهد یافت.
تحقیقات نشان داده اند که اثر دارو درمانی در وسواس حدود 60% و رفتار درمانی حدود 70 تا 75 درصد است. برای کسب اثرات درمانی بهتر توصیه نخست این است که برای درمان از هر دو روش درمانی یعنی مصرف توام داروی ضد وسواس و رفتار درمانی استفاده شود که در این صورت طبیعتا نتایج درمانی بهتری بدست خواهد آمد. نتایج بهتر نه فقط به علت توام شدن دو روش درمانی است بلکه درمان رفتاری در شروع خود و آغاز تمرین های رفتاری با اضطراب کم و بیشی همراه است که مصرف دارو آن را تخفیف داده و انجام تمریناتی که از سوی درمانگر داده میشود راحتتر صورت میگیرد.
در بیماران مبتلا به وسواس فعالیت برخی از قسمت های مغز تغییر میکند از جمله کار کرد هسته دم دار مغز که در قسمت قاعدف آن قرار دارد افزایش مییابد که این در عکس برداری های انجام گرفته نشان داده شده که در این نواحی میزان مصرف قند و اکسیژن بیشتر میشود. تحقیقات نشان داده اند که هر دو روش درمانی پس از حدود 2 تا 3 ماه که از آغاز درمان سپری شد، فعالیت همین قسمت ها از مغز متعادل شده و همزمان با آن علایم بیماری کاهش یافته و بیمار قدرت و تسلط بیشتری بر کنترل رفتارهای وسواسی خود بدست میاورد.
بسیاری از بیماران پس از بروز اثرات درمانی اظهار میدارند که ” دکتر اراده من افزایش یافته”، ” حالا بهتر میتوانم رفتار هایم را کنترل کنم”، ” دیگه کمتر حرص و جوش میخورم” و از این قبیل نکات. تمام این اظهارات حاکی از این هستند که بر خلاف برداشت بسیاری از افراد که فکر میکنند اگر بیماری بخواهد میتواند رفتار وسواسی خود را کنترل کند و نیازی به درمان ندارد، این است که اکثر بیماران میخواهند که رفتار خود را کنترل کنند ولی به علت کاهش توانایی “خود کنترلی” به علت اختلال در فعالیت کارکرد برخی از قسمت های مغز این اراده تحقق نمی یابد.
رفتار درمانی موثر تر و اثرات درمانی آن پایاتر است و به عبارتی عود بیماری دیرتر رخ میدهد چرا که در این روش درمانی، بیمار روش و تکنیکی فرا میگیرد که قادر است با اراده خود رفتار خود را تحت کنترل در آورد. در روش دارو درمانی نیز همزمان با مصرف دارو، ماده ای به نام سرتونین (serotonin) در مغز و هسته مغزی که از آن نام برده شد افزایش مییابد و همان تغییرات ناشی از رفتار درمانی در مغز حاصل میگردد. به این ترتیب این دو روش درمانی از راههای مختلف به یک هدف و تغییر مشترک در مغز و بهبودی بیماری دست مییابند از این رو استفاده از هر دو روش برای بیمار موثر تر و مفید تر است. داروهایی که برای درمان بیماری وسواس استفاده میکنند متنوع بوده که از آن میان میتوان به فلاکستین، فلووکسامین (لِووکس)، سرترالین (زولفت، آسنترا)، سیتالوپرام اشاره نمود.
در بسیاری از موارد علاوه بر بیماری وسواس، اختلالات همراه دیگری نیز وجود دارند که در این صورت لازم است از دو یا سه نوع دارو برای درمان استفاده نمود. شایعترین اختلالات همراه عبارتند از: تیک، افسردگی، اضطراب و اختلال منش (شخصیت).