سالها از تشخیص اولیه اختلال اسکیزوفرنی میگذرد و با گذر زمان چند جنبهای بودن و به تبع آن پیچیدگی درمان این اختلال به خوبی مشخص شده است. اسکیزوفرنی یک اختلال مزمن، ناتوانکننده و چند وجهی است که توسط مجموعه ای از علائم، ژنتیکی، رشدی و محیطی که در تعامل با هم هستند ایجاد میشود. حدود 1% از جمعیت جهان به آن مبتلا هستند و 50% تختهای بیمارستانهای روانی به این افراد اختصاص دارد.
اسکیزوفرنی یک بیماری چند علتی است. تصور میشود این بیماری از تعامل ژن با محیط با عوامل آسیب پذیر درگیر در آن ایجاد میشود. از دوران بارداری تا بزرگسالی عوامل متعددی در آن دخیل میباشند:
وراثت : بر اساس شواهد آزمایشگاهی این اختلال در ۸۰% موارد از طریق وراثت منتقل میشود به طوری که اگر یکی از اعضای درجه اول خانواده مبتلا به این بیماری باشد احتمال مبتلا شدن عضو دیگر نیز به میزان بسیار بالا وجود دارد.
عوامل محیطی: برخی عوامل محیطی نیز در ایجاد و انتقال اسکیزوفرنی دخیلند مانند عفونتهای رحمی، تنشهای مادر قبل از تولد نوزاد، سوتغذیه مادر در دوران بارداری و عفونتهای ویروسی مغزی در دوران کودکی از جمله این عوامل محیطی هستند.
سوء مصرف مواد مخدر و محرک: مصرف این مواد منجر به تغییرات پایداری در انتقالدهندههای عصبی (دوپامین) در مغز میشود که در ابتلا به اسکیزوفرنی نقش دارند. مصرف حشیش، ماری جوانا، کوکائین، آمفتامینها و ال اس دی روند ابتلا به بیماری را تسهیل میکنند.
در نهایت در توضیح علت باید گفت افراد با آمادگی زیستی برای ابتلا به اسکیزوفرنی متولد میشوند و زمانی که عوامل محیطی هم آماده باشد شرایط برای بروز اختلال فراهم میشود و در زمانی که فرد در شرایط خطر قرار میگیرد اختلال آغاز میشود. از چنین شرایطی با عنوان آمادگی زیستی- روانی- اجتماعی یاد میشود.
آنچه که در نگاه اول مشخصکننده اختلال است و از علائم بیماری اسکیزوفرنی محسوب میشود، رفتار روان پریشانه نامیده میشود که به انواعی از رفتارهای نامعمول اشاره دارد و به طور اخص ارتباط فرد با واقعیت از دست میرود. این نشانهها منجر به اختلال در عملکرد روزانه فرد شده و ارتباط معمول را تحت تاثیر قرار میدهد. به طور کلی نشانههای اختلال اسکیزوفرنی در ۳ دسته نشانههای مثبت، منفی و نقایص شناختی قرار میگیرد.
نشانه ها یا علائم مثبت: (به این دلیل مثبت نامیده میشوند که افراد غیر مبتلا چنین علائمی ندارند و در واقع این نشانهها به رفتارهای عادی اضافه شدهاند). این علائم ناشی از عدم تعادل در نوعی انتقالدهنده عصبی در مغز به نام دوپامین است.
هذیان: به عنوان یکی از اصلیترین نشانهها و اختلال در فکر است و فرد باورهای نادرست درباره افراد و وقایع پیدا میکند. به عبارتی فرد مبتلا، به افکاری باور دارد که واقعیت ندارد و گاهی عجیب و غریب هستند. هذیانها انواع مختلفی دارند که هذیان گزند و آسیب و بزرگ منشی یکی از شناختهشدهترین آنهاست. برای مثال فرد مبتلا باور دارد که مسیح است و برای نجات بشریت برانگیخته شده است یا فرد دیگری که بیان میکند نیروهای پلیس مخفی آمریکا به دنبال او هستند و میخواهند وی را ترور کنند، یا زمانی که فرد ادعا میکند رادیو و تلویزیون درباره او صحبت میکنند. برخی از هذیانهای نامعمولتر شامل این موارد است: باور به نیستی و نابود شدن، باور به فقیر شدن، باور به از بین رفتن اعضای بدن.
توهم: احساس کردن چیزهایی است که واقعیت ندارد. به عبارتی توهم حواس پنجگانه را درگیر میکند، برای مثال فرد مبتلا چیزهایی را میبیند که دیگران نمیبینند یا بویی را استشمام کند که که در دیگران آن را احساس نمیکنند. در واقع این محرکات وجود خارجی ندارند. توهم بینایی و شنوایی معمولترین توهمها هستند. توهم دستوری یا آمرانه نوع خطرناکی از توهم است که طی آن فرد میبیند یا میشوند که فردی به او میگوید به خود یا اطرافیانش آسیب برساند و باید بسیار جدی گرفته شود.
نشانه ها یا علائم منفی: تواناییهایی که اشخاص سالم دارند، ولی مبتلایان فاقد آنها میباشد، نشانهها یا علائم منفی نامیده میشوند. فقر در گفتار، واکنشهای کند و سطحی، کاهش و از بین رفتن اراده، دوری از اجتماع و انزوا، عدم رسیدگی به بهداشت فردی، کاهش پاسخ دهی هیجانی و عاطفی به وقایع، فقدان احساس لذت از جمله نشانههای رایج منفی در بیماران است.
نقایص شناختی: اسکیزوفرنی در اصل یک بیماری شناختی نیست اما همراه با علائم، عملکردهای شناختی نیز تحت تاثیر قرار میگیرند. تفکر عینی، پردازش اطلاعات، عملکردهای اجرایی، کلامی، دقت و توجه، حافظه، حل مسئله از جمله کاستیهای شناختی هستند. تقریبا در ۷۵% از بیماران اسکیزوفرنی نقایص شناختی دیده میشود.
زبان بدن: از دیگر نشانههای نادر که عموما در فاز حاد بیماری دیده میشود وضعیتگیریهای بدنی است که فرد در قوام عضلانی خود دچار مشکل میشود. کاتاتونیا یک اختلال روانی حرکتی است که طی آن فرد مانند مجسمه سفت و سخت شده و نمیتوان وی را حرکت داد. همچنین اختلال در جریان و فرم فکر که منجر به گفتار درهم و برهم میشود و تکلم بهم میریزد برای مثال فرد مبتلا واژههایی که ارتباطی به هم ندارند را بیان میکند یا دچار اطناب در کلام میشود.
از دوران بلوغ و اواخر دوره نوجوانی تا ۳۰ سالگی زمان بحرانی برای ابتلا به اسکیزوفرنی است. شروع بیماری قبل از دوره بلوغ نادر بوده و به عنوان شروع زودرس شناخته میشود که اسکیزوفرنی دوران کودکی نامیده میشود. اگر بیماری از سن ۴۰ سالگی به بعد رخ دهد با شروع دیررس است که عموما زنان را درگیر میکند و بیشتر با نشانه های پارانوئیدی به همراه دارد.
اختلال میتواند به دو شکل ناگهانی (حاد) یا تدریجی (مزمن) آغاز شود. در نوع حاد بیماری به دلیل یک حادثه مهم که زندگی فرد را تحت تاثیر قرار میدهد اتفاق میفتد. در مرحله پیشدرآمد (پرودرم) برخی نشانهها مانند اضطراب، خلق افسرده، کنارهگیری اجتماعی، مشکلات آموزشی و تحصیلی و کاری به تدریج شروع میشوند، در واقع در این مرحله بیشتر علایم منفی تجربه میشود و تا ۷۵% بیماران چنین مرحلهای را تجربه میکنند. به دنبال آن در مرحله حاد بیماری نشانههای اساسی شامل علائم مثبت و منفی، مشکلات شناختی، ادراکی و عاطفه ظاهر میشود. پس از این مرحله و با کاهش دوره حاد بیماری معمولا برخی نشانهها پایدار میماند که با عنوان علائم باقیمانده شناخته میشوند.
از دوران قدیم تا گذشتهای نه چندان دور به واسطه جهل و عدم اطلاع از بیماری اسکیزوفرنی، این بیماری به عوامل ناشناخته ماوراء الطبیعی یا شیطانی منتسب می گردید و به همین دلیل افراد مبتلا طرد شده و مورد شماطت قرار می گرفتند، مثلاً زمانی با اعتقاد به اینکه روح بیمار توسط ارواح پلید تسخیر شده بیمار را بسته و تنبیه بدنی میکردند تا روح شرور از بدن وی خارج شود.
امروزه با پیشرفت علم و دانش، عقاید انحرافی و خرافی در مورد این بیماری از بین رفته است ولی هنوز باورهای غلط در سطح جامعه و گروهی از مردم وجود دارد که گاه و بیگاه باعث برخوردهای غیرمنطقی با این بیماران میشود. در زیر چند نمونه از این باورها غلط ذکر شدهاند.
در ادامه باورهای غلط با علامت ضربدر قرمز و واقعیت درست با تیک سبز مشخص شده اند.
بیماری اسکیزوفرنی نادر و وقوع آن غیرمعمول است.
این بیماری نادر نیست، ۵/۱- ۱ درصد افراد جامعه در طول عمر به آن مبتلا میشوند و علت آن نژاد، وضع اقتصادی، اجتماعی، تحصیلات و روشهای تربیتی نمیباشد.
بیماری اسکیزوفرنی با بعضی درمانها کاملاً بهبود یافته و ریشه کن میگردد و نیاز به مصرف طولانی مدت دارو نیست.
علیرغم بهبودی قابل توجه در اکثر بیماران، درصدی از این بیماران نیازمند استفاده طولانی مدت از دارو هستند.
بیماری اسکیزوفرنی مُسری است.
این بیماری به هیچ وجه از طریق معاشرت، تماسهای بدنی منتقل نمیشود و مُسری نمیباشد.
بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی بد طینت و زشتخو است.
روحیات این افراد شبیه افراد عادی است و فقط در صورت عود بیماری رفتارهای غیرمنطقی بروز میکند که ناشی از شرایط بیماری است.
بیماری اسکیزوفرنی ناشی از ضعف روحیه است.
بیماری ناشی از ضعف اراده و روحیه نیست بلکه کنترل علائم بیماری از عهده فرد مبتلا خارج است و ربطی به سعی و کوشش وی ندارد.
بیمار اسکیزوفرنی متجاوز و خطرناک است.
میزان آسیب و صدمه به دیگران توسط این بیماران بیشتر از سایر مردم در جامعه نیست. این باور باعث انزوا و در خود فرورفتن بیشتر این بیماران میشود.
بیماری اسکیزوفرنی نشانه عقوبت الهی و ناشی از گناه است.
این بیماری، همانند دیگر بیماریهای انسان بوده و تنها نشانهها و علائم آن متفاوت است و هیچ ربطی به مسائل ماور الطبیعه ندارد.
بیماری اسکیزوفرنی ناشی از کم هوشی بیمار است.
بیماری اسکیزوفرنی ارتباط با میزان هوش ندارد. این بیماری در افراد باهوش نیز دیده میشود.
هیچ کاری از بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی ساخته نیست.
با کنترل دارویی بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی ميتواند به جامعه بازگشته و فعالیتهای معمول زندگی داشته باشد. در حال حاضر بسیاری از بیماران کار میکنند و زندگی معمولی دارند.
میتوان به بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی دروغ گفت، او متوجه نمیشود.
این افراد قدرت تشخیص را دارند و فریب آنها تنها باعث بدگمانی بیشتر آنان میگردد.
مردان و زنان از نظر سن شروع، علائم و شدت بیماری پیامدهای متفاوتی دارند. مردان در سنین پایینتر مبتلا میشوند و عموما علائم منفی بیشتری گزارش میدهند، عملکرد اجتماعی بدتری دارند و تمایل به سو مصرف مواد در آنها بیشتر است. نقایص شناختی در مردان جدیتر است در حالی که ابتلای زنان در سنین بالاتر بیشتر است و علائم مثبت به ویژه توهمات حسی و هذیانهای آزارنده، علائم خلقی و عاطفی بیشتری دارند.
علیرغم شدید بودن خوشبختانه این اختلال قابل درمان است و با دریافت کمکهای حرفهای مناسب بسته به شدت اختلال تا حدی از علایم کاسته میشود و فرد میتواند زندگی خود را مدیریت کند.
با توجه به اینکه اسکیزوفرنی بیماری با پایه ژنتیکی و ارثی است خط اول درمان، دارو درمانی است و داروهای ضدروانپریشی نقش مهمی در کنترل علائم و جلوگیری از عود دارد. برای دریافت دارو با دز مناسب حتما باید روانپزشک (متخصص اعصاب و روان) مراجعه شود.
در مواردی که کنترل علائم در منزل غیرممکن است و وضعیت بیمار بسیار نابسامان است بستری شدن گزینه مناسبی است تا از تنظیمات دارویی و مصرف آن توسط بیمار اطمینان حاصل شود. همچنین محیط قابل کنترل بیمارستانی به دلیل عدم مشکلاتی که در خانه وجود دارد مانند ابراز هیجاناتی که برای بیمار نامناسب است محیط آرامی را فراهم میکند تا فرد از دوره حاد بیماری خارج شود و علائم کاهش یابد. همچنین این بستری شدن به خانواده نیز کمک میکند تا از فشار ناشی از مراقبت بیرون بیایند.
این مهارتها با کاهش اضطراب، به بیمار کمک میکند تا بینش بهتری نسبت به اختلال، داروها، عوارض جانبی و رعایت برنامه درمانی پیدا کنند. در واقع هدف از آموزش مهارتهای اجتماعی توانمند-سازی فرد برای بازگشت به اجتماع است تا بتواند مستقلانه زندگی کند و از میزان وابستگی فرد به نهادهای مراقبتی بکاهد. در این برنامه فرد مبتلا نسبت به ماهیت بیماری خود آگاهی پیدا میکند و به همکاری با خانواده و روانپزشک ترغیب میشود.
این درمانها با هدف بهبود نقایص شناختی شکل گرفتهاند که منجر به بهبود حافظه بلندمدت و انعطافپذیری شناختی میشود و در نهایت به افزایش کارایی اجتماعی میانجامد. این درمان به صورت فردی و گروهی اجرا میشود.
هدف اصلی این درمان کاهش فشار روانی و بهبود کارکردهایی است که مختل شده و بنابر شواهد این درمان در کاهش استرس، ناتوانی ناشی از بیماری، نرخ بستری شدن جلوگیری از عود موثر است. این درمان و کاردرمانی بیماران اسکیزوفرنی به باورها و افکار و شناختهایی که به خلق و رفتار مرتبط است.
بیماری اسکیزوفرنی ماهیت عود شونده دارد و در هر عود بیماری، علائم متعددی از جمله توهم یا هذیان (باورها و اعتقادات غلط) بروز میکنند که منجر به تغییر رفتار بیمار میشود. ممکن است فرد بیقرار شده و رفتارش توأم با پرخاشگری گردد. شناخت علائم هشداردهنده پیش از عود بیماری به خانواده کمک میکند تا از یک طرف از عود شدید بیماری پیشگیری نماید و از طرف دیگر زودتر و به بهترین شیوه خود را برای مقابله و کنار آمدن با شرایط بحرانی ناشی از عود بیماری آماده نمایند.
منظور از علائم هشدار دهنده، علایم خفیفی هستند که قبل از عود شدید بیماری بروز میکنند. علائم هشدار دهنده در بروشور دیگری توضیح داده شده است.
منظور از شرایط بحرانی حالتی است که بیمار عصبی و پرخاشگر بنظر میرسد و هر آن ممکن است به کار خشنی دست بزند.
استفاده از روشهای زیر به شما کمک میکند تا از شعلهور شدن اینگونه رفتارها جلوگیری کنید:
به طور کلی کیفیت زندگی این افراد به فاکتورهای زیادی وابسته است. تطابق قبل از بیماری، سن شروع، طول دوره بیماری، نوع و شدت علائم از مهمترین آنهاست. بنابر شواهد علائم منفی به دلیل حضور طولانی در مراحل مختلف بیماری، نسبت به علائم مثبت بیشتر کیفیت زندگی بیماران و خانوادههای آنها را تحت تاثیر قرار میدهد. در واقع به میزانی که فرد عملکرد اجتماعی و فردی مناسبتری قبل از ابتلا داشته باشد، ابتلا در سنین بالاتر، داشتن حمایت اجتماعی و خانوادگی مناسب، عدم همپوشانی با سایر بیماریهای اعصاب و روان، تشخیص زودهنگام اختلال و دسترسی مناسب به درمانهای مختلف، کیفیت زندگی و پیشآگهی بهتری برای بیماری وجود دارد. اما به میزانی که عوامل خطر نسبت به عوامل محافظت کننده بیشتر باشد پیشآگهی درمان بیماری نیز به مراتب منفیتر خواهد بود.
بیماری اسکیزوفرنی مانند بسیاری دیگر از بیماریهای انسان مانند فشار خون بالا، بیماری قلبی، دیابت، زخم معده، روماتیسم قابل درمان و کنترل است. با درمان، بیماری خاموش می گردد و یا شدت آن کاهش مییابد. بهترین حالت در درمان طولانی مدت بیماریهای جسمانی آن است که وی بتواند به فعالیتهای عادی زندگی خود ادامه دهد و خلل مهمی در روابط خانوادگی و اجتماعی او رخ ندهد.
هدف از درمان دارویی و غیردارویی بیماری اسکیزوفرنی نیز بازگشت وی به زندگی معمولی و روزمرۀ زندگی است. هر چند که با مصرف طولانی مدت دارو باشد.
شاید تاکنون داروهایی که برای درمان استفاده میشوند نتوانسته اند کاملاً بیماری را کنترل کنند و بیمار را به حالت قبل از بیماری بازگردانند ولی کشف داروهای جدید امیدهای بیشتری را نوید میدهد.
در بیماری اسکیزوفرنی تغییراتی در مقدار مواد شیمیایی مغز مانند دوپامین، سروتونین، گلوتامات و در نواحی خاصی از مغز رخ میدهد. این تغییرات در پی خود علائم رفتاری و هیجانی را در بیمار ایجاد میکند.
داروهایی که برای درمان بیماری اسکیزوفرنی بکار میروند در واقع مقدار این مواد را در مغز تنظیم می کنند، که بدنبال آن اختلالات رفتاری و هیجانی بیمار کاهش یافته و محو میگردند.
بیماران اسکیزوفرنی گروهی هستند که به طور کلی در شرایط آسیبزا را تجربه میکنند، از قبیل محیط خانوادگی منفی، انگ و برچسب بیماری، دوری کردن اجتماع از آنها و از سوی دیگر یکی از علایم مهم، کاهش ارتباطات اجتماعی و توانمندیهای فردی است که در نتیجه آن فرد مبتلا نمیتواند به صورت مستقل زندگی کند. با توجه به اینکه اختلال اسکیزوفرنی نرخ بستری شدن بالایی دارد اکثر مبتلایان با ترخیص از بیمارستان تحت مراقبت خانوادههایشان قرار می-گیرند و به کمک و مراقبت آنها متکی هستند. از این رو خانواده جایگاه خاصی در تشخیص و درمان اسکیزوفرنی به خود اختصاص میدهد و نمیتوان سیستم خانواده را در بیماری نادیده گرفت.
در واقع تاثیر خانواده و بیماری یک رابطه دو جانبه است و عملکرد خانواده در این شرایط به دلیل فشار و خستگی ناشی از بیماری تا حدودی مختل میشود که پیامدهایی مانند حل مسئله ضعیف، اخلال در انجام وظایف و نقشها، کاهش توان اقتصادی، اخلال در ارتباطات کلامی و غیرکلامی و پاسخدهی عاطفی را به همراه دارد. چراکه مراقبت از بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی برای خانواده نیز استرسزا است و تاثیرات بلندمدتی بر سلامت جسمی و روانی آنها دارد. همچنین ابراز هیجان بالا مانند سرزنش کردن خود و اعضای خانواده، عدم مدیریت عواطف اعضا نسبت به فرد مبتلا عامل خطر مهمی برای عود در طول دوره درمان بیماری است. بنابر شواهد هرقدر هیجان ابراز شده در خانواده کاهش یابد، فرسودگی خانواده نیز کم میشود و عملکرد اجتماعی بیمار افزایش مییابد. بنابراین با افزایش سواد سلامت خانواده و مراقبین اصلی بیمار و آگاهیبخشی درباره ابعاد مختلف بیماری میتوان تا حد زیادی از اثر پیامدهای منفی کاست و همزمان با درمان عضو مبتلا، بهداشت روانی خانواده را بالا برده و بر توانمندی آنها در مقابله با بیماری افزود.
مدل آسیب پذیری، استرس در بیماری اسکیزوفرنی
دلیل ایجاد بیماری اسکیزوفرنی بصورت کامل هنوز شناخته نشده است. نظریات مختلفی در این زمینه وجود دارد. بنظر میرسد مدل آسیبپذیری – استرس مدلی است که میتواند شناخت بیشتری به خانواده بیماران در مورد علت بیماری و راههای جلوگیری از عود بیماری بدهد.
در این مدل به دو عامل مهم توجه میشود:
الف) آسیبپذیری سیستم اعصاب بیمار به علت:
ب) فشار روانی (تنش) که ناشی از رویدادهای استرسزای زندگی و یا شرایط پر فشار روانی محیطی زندگی بیمار می شود.
تعامل این دو عامل یعنی قسمت الف و ب با یکدیگر می تواند بروز بیماری را باعث گردد. در نتیجه برای جلوگیری از عود بیماری با توجه به نقش این دو عامل در علت بیماری، خانواده می تواند نقش مهمی را ایفا کند.
کدامیک از دو عامل فوق نقش مهمتری در بروز بیماری اسکیزوفرنی دارند؟
رابطه بین استرس (فشار روانی) و آسیبپذیری سیستم اعصاب بیمار مانند اله کلنگ میباشد. هر چه آمادگی ارثی فرد برای ابتلا به این بیماری بیشتر باشد، برای بروز آن به میزان کمتری از فشار روانی احتیاج دارد. در این صورت حتی قهر کردن یک دوست ممکن است باعث عود بیماری شود.
برای کم کردن آسیبپذیری سیستم اعصاب بیمار میتوان از روشهای زیر استفاده نمود:
خانواده بیمار با شناخت بیشتر از تعامل این دو عامل اصلی و استفاده از اطلاعات در مورد بیماری میتوانند در کم کردن دفعات عود بیماری نقش عمدهای را ایفا کند و به سیستم درمانی (پزشکان و پرسنل، پرستاری، مددکاری روانشناسی) کمک نماید.
به طور کلی خودکشی یک مشکل بهداشت عمومی است که همه افراد و همه اقشار را تهدید میکند و خاص یک طبقه اجتماعی دچار بیماری نیست. در گذشته خودکشی یکی از اصلیترین پیامدهای اسکیزوفرنی بوده است که در مرحله حاد بیماری اتفاق می افتد. با این حال بر اساس شواهد موجود میزان خودکشی مادامالعمر در افراد مبتلا به اسکیزوفرنی 10% است. برخی از عوامل خطر مهم در ترغیب بیمار به خودکشی مشخص شده است که شامل این موارد میباشد: مرد بودن، بیکار بودن، مجرد بودن، تنها زندگی کردن، تحصیلات خوب، انتظارات و داشتن امیدهای شخصی بالا که فرد احساس کند این امیدها واهی است و غیرقابل حصول است، دسترسی به وسایل کشنده، عاطفه بسیار کم، همراهی افسردگی و اختلال خلقی با اسکیزوفرنی و عدم حمایت اجتماعی و خانوادگی. در صورت وجود یک درمان جامع و شبکه حمایتی مناسب، شناسایی عوامل خطر و ارائه بهترین درمان در زمان مناسب و مدیریت افسردگی به پیشگیری از رفتار خودکشی کمک میکند.
طبق قوانین اخلاقی نمیتوان افراد را از داشتن زندگی مشترک و بهره مندی از فواید ازدواج منع کرد اما در اختلالاتی مانند طیف اسکیزوفرنیک بر اساس شرایط سلامتی فرد باید تصمیمگیری واقعبینانهتری داشت. به طور کلی متاهل بودن یکی از عوامل محافظتی است که میتواند فرد را از پیامدهای منفی اختلال حفظ کند و مزایای مهمی از نظر فراهم شدن حمایت اجتماعی، ارتباط عاطفی خوب و کیفیت زندگی بهتر، کاهش رفتارهای ناسازگار و رفتار خودکشی به همراه داشته باشد. در عین حال با توجه به استرس و فشاری که ازدواج میتواند برای فرد به همراه داشته باشد تصمیمگیری باید با نظر پزشک معالج و به شرط داشتن حمایت اجتماعی مناسب و رعایت کامل برنامه دارویی و ارزیابی تطابق اجتماعی فرد و بررسی عملکرد اجتماعی چند سال اخیر بیمار انجام گیرد. ضمن اینکه اختلال فرد حتما به فرد و خانواده فرد مقابل اطلاع داده شود. همچنین با توجه به اینکه وجود یک یا دو والد مبتلا به اسکیزوفرنی شانس ابتلای فرزند به بیماری فوق را بین 13 تا 45% افزایش میدهد، تصمیم برای فرزنددار شدن نیز حتما باید با مشاوره متخصص ژنتیک و پزشک معالج انجام شود. در صورتی که ازدواج و فرزنددار شدن بدون اطلاعات و شرایط لازم انجام گیرد پیامدهای منفی آن به عوامل خطر تبدیل شده و شرایط را بغرنجتر خواهد کرد.
در راستای فهم ماهیت بیماری اسکیزوفرنی و مشکلاتی که بیمار و خانواده با آن روبهروست پیشنهاد میشود فیلمهای معرفی شده را ببینید.
در راستای فهم ماهیت بیماری اسکیزوفرنی و مشکلاتی که بیمار و خانواده با آن روبهروست پیشنهاد میشود فیلمهای معرفی شده را ببینید.
چقدر این پست مفید بود؟
برای ثبت روی هر ستاره کلیک کنید
میانگین امتیازات 3.6 / 5. تعداد رای: 63
تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.