خودکشی معضلی جهانی در حیطه سلامت عمومی است که اغلب از سوی سیاستگذاران نادیده گرفته میشود به طوری که بسیاری از کشورها فاقد راهبردی جامع برای پیشگیری از خودکشی هستند.
خودکشی سالانه نزدیک به 1 میلیون نفر در جهان قربانی میگیرد و یکی از سه عامل عمده مرگ و میر محسوب میشود. طبق پیشبینی سازمان بهداشت جهانی در صورت ادامه روند فعلی در سال 2020 این 1 میلیون نفر خواهد رسید. بر همین اساس سازمان بهداشت جهانی بر پیشگیری از خودکشی / رقم به 35 تأکید دارد و از کشورها خواسته است که راهبردهای ملی برای پیشگیری از خودکشی تدوین کنند.
راهبردهای پیشگیری از خودکشی باید بر کنترل عوامل خطر استوار باشند. شواهد نشان میدهند که سابقه قبلی خودکشی مهمترین پیشبینی کننده اقدام به خودکشی و مرگ بر اثر آن است. بنابراین مداخلاتی که به کاهش اقدام و اقدام مجدد به خودکشی منجر شوند میتوانند محور راهبردهای پیشگیری از خودکشی قرار گیرند.
به همین دلیل این پژوهش راهبردهای پیشگیری از خودکشی را بررسی و جمعبندی کرده تا به عنوان مبنا و راهنمایی در تدوین راهبردهای ملی پیشگیری از خودکشی کشورها مورد استفاده قرار گیرد.
خودکشی در واقع یک تصمیم آگاهانه است که فرد خود تصمیم میگیرید که در آن فرد به زندگی خود خاتمه دهد که در پی این تصمیم تلاش به انجام آن میکند. ممکن است در این تلاش به نتیجه برسد و منجر به فوت شود و گاهی مواقع هم نه. ولی اقدام کرده است.
قبل از این مرحله یک سری از افراد هستند که فکر خودکشی را دارند. یعنی ممکن است در طول عمر خود این فکر را داشته، اما به مرحله اقدام نرسیده باشد.
چرا موضوع خودکشی مهم است؟ طبق آمار سازمان جهانی بهداشت، سالانه حدود 700 هزار نفر بر اثر خودکشی فوت میکنند. اما رقم افرادی که اقدام به خودکشی کرده اند و نجات پیدا کردهاند بین 10 تا 20 برابر است.
آیا تجربه این را داشته اید که شنیده باشید یکی از افرادی که او را میشناختید اقدام به خودکشی کرده باشد؟ اگر اینطور باشد میبینید که چه افراد متفاوتی از این اتفاق تاثیر میپذیرند. یعنی این اتفاق تنها مربوط به خود آن فرد نیست. مربوط به خانواده آن فرد، دوستان او، اگر شاغل باشد همکاران او و کلا شبکه اجتماعی که آن فرد را در بر دارد، پوشش میدهد. و اثراتی که میگذارد کوتاه مدت نیست و تا مدتها با آن افراد میماند. پس فشار و بار زیادی را وارد میکند و این اثرات آن بر کل جامعه است.
ادامه صحبتها را از زبان مژگان تابان، روانشناس بالینی در این ویدیو مشاهده نمایید.
هیچگاه فکر کردید که موضوع خودکشی و پیشگیری از خودکشی مهم است یا خیر و اولویت آن چقدر است؟ اما این یکی از معضلات بهداشت عمومی در کل دنیاست و تمام کشورهای کل در دنیا درگیر آن هستند. و سازمان بهداشت جهانی اعلام کرده است سالانه 700 هزار نفر دز سال جان خود را بر اثر خودکشی از دست میدهند. و تعداد افرادی که اقدام خودکشی کرده و منجر به مرگشان نمیشود بین 10 تا 20 برابر میباشد.
اثرات مربوط به خودکشی تنها با خود فرد نیست. بلکه خانواده، اطرافیان و کل شبکه اجتماعی فرد از این اتفاق تاثیر میپذیرند.
اما خبر خوب این است که خودکشی قابل پیشگیری است.
موضوع مهم دیگر این که علت خودکشی چیست؟ چی میشه که افراد خودکشی میکنند؟ یکی از فاکتورهای مهم خودکشی وجود بیماری روانپزشکی در فرد است. مطالعات نشان داده است که درصد زیادی از افرادی که اقدام به خودکشی میکنند سابقه اختلال روانپزشکی به خصوص افسردگی را دارند. اما فقط این نیست. ما نمیتوانیم تمام اقدام به خودکشی ها را مربوط به اختلال روانپزشکی بدانیم. درست است که اضطراب، استرس و مشکلاتی از این قبیل، میتواند باعث اقدام به خودکشی باشد. ولی لزوما نشان دهنده بیماری آن فرد در قالب یک بیماری اضطرابی میتواند نباشد. مثلا میتواند یک مشکلات مالی که یک دفعه به فرد وارد شده است یا استرسی که یک دفعه برای طرف اتفاق افتاده، میتواند باعث این اتفاق شود.
ادامه صحبتها را از زبان مژگان تابان، روانشناس بالینی در این ویدیو مشاهده نمایید.
در ادامه مبحث علت خودکشی خوب است که ما نگاه کنیم که چه عواملی منجر به این اتفاق میشوند. به اختلالات روانی و استرس هایی که فرد تجربه میکند، اشاره کردیم. ولی اگر بخواهیم یک مقدار عمیق تر نگاه کنیم میتوانیم آنها را در عوامل فردی و اجتماعی و خانوادگی ببینیم.
در این ویدیو، مژگان تابان عوامل فردی خودکشی را بیان میکند.
دسته بعدی از عوامل خطر خودکشی، مربوط به مواردی گفته میشود که به آنها عوامل اجتماعی و همینطور عوامل خانوادگی میگوییم و شامل مواردی است که مربوط به دیگران است و فرد رو به مرحله ای میرساند که فکر میکند زندگی دیگر برایش لذت بخش نیست.
شکستی که بین روباط فرد پیش آمده، یا خانواده ای که از هم گسیخته است. مشکلات و مشاجره هایی که فرد دارد. و همینطور فقط مربوط به خانواده نمیشود. همین آیتم را میتوان در ابعاد دیگر فرد وجود داشته باشد. در محیط کار، در مدرسه، اگر ورزشکار است در محیط ورزشی، و اصولا هر شبکه اجتماعی که فرد دارد، روابط خیلی مهمی دارد و در نگرش و رضایتمندی از زندگی اثرگذار است.
در این ویدیو، مژگان تابان عوامل اجتماعی و خانوادگی خودکشی را بیان میکند.
وقتی که دوست ما، برادر ما، همکار ما، از نا امیدی و فکر مردن صحبت میکند، نگاه نکنید به اینکه دکتر است، مهندس است، کارگر یا دانش آموز است. ابدا. ربطی به هیچ کدوم از اینها ندارد. با اعتماد به نفس و راسخ از او بپرسید: چیه عزیزم؟ خیلی تازگیا نا امیدی؟ خیلی پکری؟ وقتی میگی زندگی معنی نداره منظورت چیه؟ دوست داری با من صحبت کنی؟
طبیعتا کسی این را میگوید که دوست نزدیکش است. یا استادی میگوید که اعتماد داره به دانشجو یا دانشجو به او اعتماد دارد.
ادامه توصیه ها و راهکارها و نکات مهم را از دکتر ملکوتی در این ویدیو بشنوید.
در این ویدیو روی سخن دکتر ملکوتی با شما عزیزی است که در این فشار و بحران قرار گرفته اید.
این ماهیت ناراحتی اعصابه. تکرار شونده است. ماهیت ژنتیک و ارثی دارد. مثل یک حمله پانیکه. اضطراب پانیک. مثل دوره های مانیا. حتی مثل دوره های وسواس. اگه شما این تجربه را قبلا داشتید، همیشه پاسخ من اینه که عزیز من؛ مگه قبلا خوب نشدی؟ چرا خوب شدم. مگه قبلا بهتر نشدی؟ چرا بهتر شدم.
ادامه صحبت های دکتر ملکوتی را در ویدیو از زبان خود ایشان بشنوید.
راجع به عوامل خطر و چیزهایی که باعث میشود افکار خودکشی و اقدام بیشتر به خودکشی بیشتر شود صحبت کردیم. حالا اگر بخواهیم راجع به عوامل محافظت کننده صحبت کنیم شامل چه مواردی میشود؟ به نوعی عکس مواردی که به عنوان عوامل خطر گفته شد اعم از عوامل فردی و اجتماعی یا خانوادگی عوامل محافظت کننده خودکشی میباشند.
به عنوان مثال در بخش اجتماعی یا خانوادگی، وجود یک تعلق خاطر، یک مسئولیت، یک رابطه خوب با اعضای خانواده، همکاران و دوستان خیلی کمک کننده است. حتی در مواردی دیده شده است به خاطر قولی که به فرد مهم در زندگی دادند از اقدام به خودکشی جلوگیری شده است و حتی تا پروسه درمان. ما میدانیم که در خیلی جاها این درمان محسوب نشود، ولی اینها عواملی هستند که محافظت میکنند.
توضیحات کامل را در 2 دقیقه از زبان مژگان تابان در این ویدیو ببینید.
باورهای نادرست بسیاری درباره رفتار خودکشی وجود دارد که در ادامه به شایع ترین آنها می پردازیم.
یکی از رایج ترین باورهای نادرست درباره رفتار خودکشی، غیر قایل پیشگیری بودن آن است. اغلب افرادی که گرایش به خودکشی دارند، احساسات متناقضی درباره مرگ دارند. حتی افسرده ترین افراد نیز تا آخرین دقایق بین میل به زندگی و میل به پایان دادن به درد و رنجشان تردید دارند. شواهد علمی متعددی در تأیید اثربخشی تعداد قابل توجهی از مداخلات پیشگیری وجود دارد.
هنگامی که فردی افکار خودکشی خود را بیان می کند نباید آن را تلاشی برای جلب توجه قلمداد کرد بلکه در حقیقت آن فرد ناامید است و رنج عاطفی بسیاری را تجربه می کند. گفتگو درباره افکار خودکشی و برنامه ریزی برای آن، اقدام به خودکشی و نا امیدی را افزایش نمی دهد. بر عکس، گفتگوی آزادانه درباره خودکشی می تواند یک روش پیشگیری/ درمانی مؤثر باشد. به علاوه گفتگو درباره خودکشی از طریق تشویق افراد به جستجوی کمک می تواند باعث نجات جان آنها شود.
خودکشی یک واکنش طبیعی به استرسورهای عمده زندگی نیست. خودکشی واکنشی غیرمعمول و نامناسب به یک موقعیت نسبتا طبیعی در زندگی است. همه افراد در طول زندگی خود با موقعیت های استرس زا یا رویدادهای منفی متعددی مواجه می شوند، اما همه آنها درگیر افکار خودکشی نمی شوند و برای خودکشی برنامه ریزی نمی کنند.
اکثر اقدام کنندگان به خودکشی و قربانیان آن افکار خودکشی خود را پیش از اقدام به خودکشی بیان کرده اند. بنابراین هر گونه بیان افکار خودکشی باید جدی گرفته شده و جستجوی کمک تشویق شود.
در مبحث عوامل خطر و باور غلطی که در خودکشی وجود دارد یک نکته خیلی مهمی است. و آن اینکه فردی که یک بار اقدام به خودکشی کرده است تقریبا میتوان گفت که این مهمترین عامل خطر برای اقدام مجدد به خودکشی است. در حالی که خیلی از افراد فکر میکنند چون پروسه اقدام به خودکشی یک پروسه اذیت کننده، دردناک و سخت برای فردی که تجربه خودکشی را داشته است به عنوان مثال آسیبی به شخص وارد شده است که نیاز به جراحی داشته است، یا نیاز به درمان طبی مانند شستشوی معده یا هر شکل دیگر وجود دارد، آن فرد چون درد جسمی زیادی را تحمل کرده است، پس فکر میکنند که ممکن است دیگر این کار را نکند. این یک باور غلط است.
یادمان باشد اتفاقا زمانی که فرد یک بار این کار را انجام میدهد، ممکن است بارها اینکار دوباره تکرار شود. و اصولا فردی که یک بار به خودکشی فکر و اقدام کرده است، مطالعات نشان داده است که تا 20 سال اثرات آن در فرد میماند. پس مراقب عزیزانتان باشید و اگر کسی این تجربه را داشته، بیشتر حمایت کنید و در کنارش باشید.
شواهد نشان میدهند که محدود کردن روشهای خودکشی با کاهش میزان خودکشی در ارتباط است.
بنابراین محدود کردن روشهای خودکشی به عنوان یکی از راهبردهای عمده پیشگیری از خودکشی توجه روز افزونی را به خود جلب کرده است. منظور از محدود کردن روشهای خودکشی، محدود کردن دسترسی به وسایل کشندهای است که برای خودکشی مورد استفاده قرار میگیرد. این راهبردها عبارتند از: محدود کردن دسترسی به سلاح گرم، محدود کردن دسترسی و نگهداری ایمن سموم مختلف، ارائه داروها و مسکنهای قوی در بسته بندیهای کوچکتر، نصب موانع در مکانهای مرتفع، تجویز محتاطانه باربیتوراتها و محدودیت دسترسی به زغال چوب.
محدود کردن روشهای خودکشی در سطح جمعیت عمومی یک راهبرد پیشگیری مؤثر است. هرچند کماکان نگرانیهایی در مورد جایگزینی روشهای خودکشی و استفاده از روشهای دیگر وجود دارد.
به طور کلی محدود کردن روشهای خودکشی را میتوان به عنوان زنجیرهای در نظر گرفت که از محدود کردن کامل روشهای خودکشی تا ارتقاء مداخلات آموزشی و اجتماعی را در برمیگیرد.
امروزه مداخلاتی که در مدارس برای پیشگیری از خودکشی مورد استفاده قرار میگیرند بسیار مورد توجه قرار گرفته اند. مدارس محیطهای ایده آلی برای افزایش سواد سلامت روان، آگاهی از خطر خودکشی و آموزش مهارتهایی هستند که میتوانند نقش چشمگیری در پیشگیری از خودکشی داشته باشند.
برنامه های آموزشی مبتنی بر مدارس به عنوان راهکارهایی هزینه/اثربخش و عملی برای کمک به نسلهای آینده توسعه یافته اند.
هدف از این مداخلات ارتقای سطح آگاهی دانش آموزان درباره خودکشی، آموزش آنها برای شناسایی علائم احتمالی خودکشی و فراهم آوردن منابع مناسب پیشگیری از خودکشی در مدرسه و جامعه است. این برنامه ها عمدتا بر کاهش عوامل خطر از طریق شناسایی و گزارش زودهنگام تاکید دارند. غربالگری اختلالات خلقی، سوء مصرف مواد و افکار خودکشی، آموزش کارکنان مدارس به عنوان “دروازهبان” برای افزایش شناسایی و گزارش موارد در معرض خطر خودکشی و همچنین لحاظ کردن موضوعات مرتبط در برنامه درسی مدارس به منظور افزایش آگاهی، خود غربالگری و ارجاع به موقع اختلالهای روانی و گرایش به خودکشی از جمله این مداخلات هستند. برنامه های “مددیارهای همتا ” و “پس از اقدام” مداخلات دیگری هستند که در مدارس مورد استفاده قرار میگیرند. برنامه های جدید پیشگیری از خودکشی مبتنی بر مدارس که به نام “علائم هشداردهنده خودکشی” شناخته میشوند تلفیقی از دو نوع مداخله هستند:
لحاظ کردن موضوعات مرتبط با خودکشی در برنامه درسی برای بالا بردن آگاهی دانش آموزان و غربالگری افسردگی مرتبط با خودکشی.
برنامه روبان زرد، برنامه دیگری است که در برخی مناطق مورد استفاده قرار میگیرد.
خطوط بحران یا تلفن اورژانس میتواند به میزان قابل توجهی اقدام به خودکشی و ناامیدی حاد را به تاخیر انداخته یا کاهش دهد. مطالعات نشان دادهاند که کمکهای ارائه شده توسط خطوط بحران باعث کاهش میزان خودکشی میشود.
همچنین مداخلات تلفنی پس از اقدام میتواند خودکشی را به میزان قابل توجهی کاهش داده و به تأخیر اندازد. گذشته از آن چون خدمات تلفنی در شرایط بحرانی قابل دستیابی و استفاده هستند، میتوانند خدمات حمایتی را سریعتر از مراکزی که لیست انتظار طولانی دارند در اختیار افراد قرار دهند. همچنین مداخلات تلفنی علاوه بر کاهش خودکشی تاثیر مثبتی بر سایر جنبه های روانی اجتماعی از جمله کاهش – علائم افسردگی، کاهش پذیرش بیمارستانی و استفاده از منابع خدمات بهداشتی دارند.
با توجه به این که پیش از اقدام به خودکشی، تماس با مراکز مراقبتهای اولیه افزایش می یابد، نقش مراقبتهای اولیه در پیشگیری از خودکشی بسیار حائز اهمیت خواهد بود. از آنجایی که بیماری افسردگی اغلب ناشناخته باقی مانده و تحت درمان قرار نمیگیرد و از سوی دیگر غربالگری، درمان و پیگیری بیماران افسرده یک راهبرد بسیار مهم در کاهش میزان خودکشی است، آموزش پزشکان مراقبتهای اولیه برای تشخیص و درمان این بیماری مؤثرترین مداخله پیشگیری از خودکشی محسوب میشود.
ادغام برنامه پیشگیری از خودکشی در مراقبتهای اولیه و فراهم آوردن امکان دسترسی به موقع به خدمات بهداشت روان، افسردگی و خودکشی را به میزان قابل توجهی کاهش میدهد. تمرکز مراقبتهای اولیه بر مراقبتهای بهداشت روان و غربالگری، تشخیص، درمان، ارجاع و پیگیری افسردگی و سایر اختلالات روانی میتواند به عنوان موثرترین روش پیشگیری از خودکشی در سطح جامعه مطرح باشد.
رویکردهایی مانند ویدئو کنفرانس و مشاوره تلفنی میتواند در کنار خدمات مراقبتهای اولیه مورد استفاده قرار گیرد.
برخی از پژوهشها گامهایی را برای پیشگیری از خودکشی توصیه کرده اند، از جمله پرسش راجع به وجود یا عدم وجود اختلالهای خلقی، سابقه خودکشی و دیگر عوامل خطر آن، مشارکت خانواده و سایر متخصصان، پایش دقیق افسردگی، آشنایی با منابع در دسترس جامعه برای پیشگیری از خودکشی و آموزش بیماران.
رسانهها اعم از الکترونیکی و چاپی اخبار را به سرعت منتشر کرده و میتوانند منجر به وقوع خودکشی یا تغییر روشهای آن شوند. به علاوه اخبار رسانهای غیر مسئولانه که اغلب هنگام خودکشی افراد مشهور یا خودکشی های نمادین منتشر میشوند بر وقوع خودکشی تأثیر میگذارند. این پدیده سرایت خودکشی نامیده میشود و به خودکشیهای تقلیدی، کپی کت و خودکشیهای خوشهای جمعی اشاره دارد.
تأثیر رسانهها بر خودکشی دو جانبه است به گونه ای که برای افراد در معرض خطر مضر و برای افرادی که به مقابله مثبت اهمیت میدهند نقش محافظت کننده را ایفا میکند. اخبار رسانه ای نامناسب درباره خودکشی افراد مشهور قویاً با افزایش رفتارهای خودکشی در ارتباط است.
مطالعات گسترده نشان دادهاند که نحوه پوشش خبری خودکشی با رفتارهای خودکشی گرایانه در ارتباط است. از سوی دیگر، سانسور خبری خودکشی یا گزارش مسئولانه آن با کاهش میزان خودکشی مرتبط است.
بنابراین تهیه یک راهنمای گزارش دهی و آموزش خبرنگاران و گزارشگران نقش عمدهای در پیشگیری از خودکشی ایفا میکند.
شواهد نشان دادهاند اصلاح تصویری که رسانهها از خودکشی ارائه میدهند، کاهش نرخ خودکشی را به دنبال دارد. همچنین گزارشدهی مسئولانه رویکردی شناخته شده در پیشگیری از خودکشی است. بنابراین رسانهها میتوانند با افزایش آگاهی و کاهش نگرش منفی نسبت به اختلالهای روانی به کاهش خودکشی کمک کنند.
مداخلات الکترونیکی سلامت 1 امروزه محبوبیت روز افزونی پیدا کرده است. جنبه های متنوع این فناوری میتوانند به اشکال مختلفی مورد استفاده قرار گیرند. اینترنت میتواند برای خود غربالگری و همینطور گزارش دهی به ارائه دهندگان خدمات روانپزشکی مورد استفاده قرار گیرد و در نهایت منجر به کاهش خودکشی و اقدام به آن گردد. برنامه ای مبتنی بر وب هدفمند و غیر هدفمند میتوانند برای مداخله در خودکشی مورد استفاده قرار گیرند. رویکرد دیگر برای ارزیابی افراد در معرض خطر خودکشی، ارزیابی محتوای شبکه اجتماعی آنها از جمله مطالب به اشتراک گذاشته شده، نقدها و نظراتی است که گواهی بر اختلالهای روانی و افکار خودکشی است. فیلمهای تحت وب و فایلهای صوتی، پست الکترونیکی، تلفنهای هوشمند، اپلیکیشنها، بازیهای کامپیوتری و اینترنتی، تجزیه و تحلیل پیامها و بسیاری از راهبردهای دیگر میتوانند برای شناسایی افراد در معرض خطر خودکشی و ارجاع آنها به مراکز ارائه دهنده خدمات روانپزشکی مورد استفاده قرار گیرند.
بیماری های روانپزشکی از عوامل خطر عمده خودکشی هستند. شواهد نشان میدهند که حدود 90% قربانیان خودکشی دارای حداقل یک اختلال روانپزشکی بودهاند و افسردگی علت عمده حدود 60% از مرگ و میرها بوده است. سایر اختلالهای روانپزشکی که در اتوپسیهای روانشناختی مرگهای ناشی از خودکشی دیده میشود عبارتند از: اختلالهای شخصیت (personality disorders)، اختلال سازگاری (adjustment disorder)، اختلالهای مرتبط با الکل و دارو (drug and alcohol related disorders)، اختلال دوقطبی (bipolar disorders)، اسکیزوفرنی (schizophrenia) و سایر روانپریشیها، اختلالهای اضطرابی (anxiety disorders)، اختلال کنترل تکانه، اختلال جسمانی شکل (somatoform disorders)، اختلالهای خواب، اختلالهای خوردن (eating disorders) و اختلالهای روانپزشکی دوران کودکی.
سایر عوامل خطر شامل دسترسی به ابزار کشنده، عدم دسترسی به خدمات روانپزشکی، فقدان رفتارهای کمک طلبی و وجود بیماریهای جسمی همراه و سایر عوامل اجتماعی است.
مطالعات نشان دادهاند حدود 83% افرادی که اقدام به خودکشی کردهاند، در طول یک سال گذشته و ⅔ از آنها در طی یک ماه پیش از اقدام با پزشکان مراقبتهای اولیه تماس داشتهاند. درمان اختلالهای خلقی رویکردی عمده در پیشگیری از خودکشی است و به همین دلیل مراقبتهای اولیه میتواند نقش مؤثری در این زمینه داشته باشد. همچنین باید از غربالگری منظم، درمان و پیگیری بلندمدت بیماران افسرده اطمینان حاصل شود زیرا افسردگی اختلالی مزمن و عود کننده است.
از آنجا که اختلالهای روانپزشکی نقش عمدهای در وقوع خودکشی دارند، بنابراین درمان دارویی این اختلالها بخش قابل توجهی از مداخلات پیشگیری از خودکشی را شامل میشود. درمان کوتاه مدت و بلند مدت اختلالهای روانپزشکی مانند درمانهای پیشگیرانه با داروهای ضد افسردگی و تثبیت کنندههای خلق (mood stabilizer) و داروهای ضد روانپریشی (antipsychotic) به میزان قابل توجهی اقدام به خودکشی را کاهش میدهد. همچنین درمان موفقیت آمیز اختلالهای خلقی میتواند خودکشی را در یک دوره مشخص کاهش دهد. مصرف لیتیوم (lithium) خودکشی را در بیماران دارای اختلالهای عاطفی و اختلالهای دو قطبی کاهش میدهد. اثرات ضد خودکشی و تثبیت کنندگی خلق لیتیوم بیشتر از دیگر داروهای تثبیت کنندههای خلق است. لیتیوم در تعدیل پرخاشگری و تکانشگری که فرد را به سوی خودکشی سوق میدهند، نقش دارد.
اخیراً نتایج یک متاآنالیز نشان داده است که لیتیوم خطر خودکشی منجر به مرگ و اقدام به خودکشی را در طول درمان تا 80% کاهش میدهد. همچنین کلوزاپین (داروی ضد روان پریشی آتیپیک) نیز خطر اقدام به خودکشی را در بیماران روانپزشکی کاهش میدهد.
از آنجا که افسردگی سهم عمدهای در وقوع خودکشی دارد، استفاده از داروهای ضد افسردگی یک راهبرد قابل توجیه در پیشگیری از خودکشی است. بازدارنده های انتخابی بازجذب سروتونین (Selective Serotonin Reuptake Inhibitor (SSRIs)) داروهایی هستند که عوارض کمتری دارند و خطر وقوع خودکشی را در اختلالهای افسردگی، در هر دو نوع درمان کوتاه مدت و بلند مدت کاهش میدهند.
دارو درمانی به عنوان خط اول درمان در مراقبتهای اولیه اختلالهای خلقی عمده در نظر گرفته میشود.
اگر چه بازدارنده های انتخابی بازجذب سروتونین ممکن است در ابتدای درمان منجر به افزایش افکار خودکشی شود ولی میزان کلی خودکشی را بالا نمیبرند. شواهد نشان دادهاند استفاده از درمان شناختی – رفتاری همراه با تجویز فلوکستین (fluoxetine) میتواند در کاهش افکار و رفتارهای خودکشی مؤثر باشد.
تشنج درمانی الکتریکی (الکتروشوک) (Electroconvulsive Therapy (ECT)) درمانی مؤثر برای گرایشات خودکشی در بیماران شدیداً افسرده است.
همانطور که تحقیقات به طور گسترده نشان دادهاند که افسردگی مداوم و خطر حاد خودکشی یکی از موارد مشخص درمان الکتروشوک است. به علاوه اثربخشی داروی کتامین 1 نیز در کاهش فوری افکار خودکشی در برخی پژوهشها به اثبات رسیده است.
رواندرمانی نقش مهمی در پیشگیری از خودکشی، کاهش علائم اورژانسی حاد و عوارض بلند مدت اصلاح تحریفات شناختی ایفا میکند.
درمان شناختی رفتاری، رفتاردرمانی دیالکتیکی (ketamin)، مهارتهای حل مسئله، مداخله مختصر در بحران و رواندرمانی بین فردی (interpersonal psychotherapy) در پیشگیری از خودکشی مؤثر شناخته شده اند. برخی مطالعات نشان دادهاند کاربرد درمان شناختی رفتاری در مقایسه با درمانهای معمول، اقدام به خودکشی را به نصف کاهش میدهد.
همچنین روان درمانی در ترکیب با ضد افسردگیها میتواند درمانی اثربخش برای افسردگی، افکار خودکشی و اقدام به خودکشی در اختلال شخصیت مرزی (borderline personality disorder) باشد.
افراد دارای اختلالهای روانپزشکی و خطر خودکشی یا بحرانهای شدید روانشناختی نیاز به پذیرش فوری در مراکز روانپزشکی و مصرف دارو برای کاهش خطر خودکشی دارند. شواهد نشان دادهاند احتمال خودکشی در روزهای ابتدایی پس از ترخیص از بیمارستان بیشتر است. بنابراین مشاهده بلند مدت و همچنین مراقبتهای پیگیری برای کاهش خطر خودکشی توصیه میشود. شواهد نشان دادند اقدام مجدد به خودکشی در بیمارانی که از طریق تماس تلفنی، تماس پستی و پست الکترونیک پیگیری میشوند در مقایسه با افرادی که تحت پیگیری قرار نمیگیرند، کمتر است. همچنین مشارکت اعضای خانواده و برنامههای اجتماعی در تضمین پیگیری بلند مدت نقش عمدهای دارند.
برنامههای غربالگری برای شناسایی افراد در معرض خطر خودکشی و هدایت آنها به فرایند درمان منجر به کاهش خودکشی میشود. مطالعات نشان دادند غربالگری منظم افسردگی، افکار خودکشی، اقدام به خودکشی و سوء مصرف مواد میتواند خودکشی را به میزان قابل توجهی کاهش دهد.
در ادامه این مطلب استراتژی ها، سیاست ها و پیشنهادات لازم برای متخصصان و سیاست گذاران در پیشگیری از خودکشی آورده شده است.
افکار و رفتار خودکشی فرآیندهای پیچیده ای هستند که دامنه آنها از افکار خودکشی تا برنامه ریزی و اقدام به آن و مرگ در اثر خودکشی گسترده است. در حقیقت رفتار خودکشی نتیجه تعامل عوامل زیستی، ژنتیکی، روان شناختی، اجتماعی، محیطی و موقعیتی است.
تعریف خودکشی و اقدام به خودکشی در طی سال ها دستخوش تغییر شده است. دو لئو و همکاران خودکشی را یک اقدام غیر متعارف با نتیجه مرگبار تعریف کرده اند که در آن فردی که بر اثر خودکشی جان خود را از دست داده با آگاهی از پیامدهای بالقوه مرگبار عمل خود و با قصد تحقق آن عمل خودکشی را آغاز کرده و به انجام رسانده است .
رفتارهای خودکشی غیر مرگبار که اقدام به خودکشی و آسیب به خود عمدی را در بر می گیرد، به صورت زیر تعریف شده است:
عملی نامتعارف با پیامدی غیر مرگبار که در آن فرد اقدام کننده با پیش بینی و قبول خطر مرگ یا آسیب جسمی و با قصد تحقق این نتایج به آن اقدام کرده و آن را به انجام می رساند.
خودکشی افراد همه گروه های سنی، فرهنگی و جوامع را تحت تأثیر قرار می دهد. آمار اقدام به خودکشی بسیار بالاتر از خودکشی کامل است. مطالعات نشان داده اند که وقوع رفتارهای خودکشی غیر کشنده حداقل 10 برابر بیشتر از خودکشی منجر به فوت است. رفتارهای خودکشی غیر کشنده در میان نوجوانان شایع ترند و با افزایش سن کاهش می یابند.
هر مورد اقدام به خودکشی و خودکشی به طور مستقیم یا غیر مستقیم بر اطرافیان تأثیر می گذارد. این موضوع تأثیر کوتاه مدت و بلند مدت بسیاری بر بازماندگان از جمله همسر، والدین، فرزندان، اعضای خانواده، دوستان، همکاران و همسالان خواهد گذاشت.
تحقیقات به روشنی نشان داده اند که رفتار خودکشی یک معضل پیچیده و چند عاملی است. هرگز نمی توان یک علت واحد را برای رفتار خودکشی بر شمرد. رفتار خودکشی همیشه از اثر متقابل عوامل خطر و فقدان عوامل محافظ در برابر رفتار خودکشی ناشی می شود.
عوامل خطر شامل ویژگی هایی هستند که احتمال گرایش به خودکشی، اقدام به خودکشی و خودکشی کامل را در افراد افزایش می دهند. این عوامل عبارتند از: اختلال های روانی (مانند اختلال افسردگی، اختلال مصرف مواد)، بیماری های جسمی (مانند مشکلات پزشکی که منجر به درد مزمن می شوند)، تجربه های منفی زندگی (از دست دادن والدین در سنین پایین، مورد آزار و اذیت قرار گرفتن) ویژگی های فردی (مانند نومیدی، پرخاشگری) و سابقه قبلی اقدام به خودکشی. عوامل خطر ثابت نیستند و ممکن است در کشورهای مختلف متفاوت باشند.
عوامل محافظ شامل ویژگی هایی هستند که احتمال گرایش به خودکشی، اقدام به خودکشی و خودکشی کامل را در افراد کاهش می دهند. تصویر خود مثبت، مهارت های حل مسئله کارآمد، رفتارهای کمک خواهی، حمایت های اجتماعی نمونه هایی از عوامل محافظ بالقوه هستند.
مدل زیر یک مدل زیستی-روانی-اجتماعی یکپارچه را نشان می دهد. این مدل بر اساس تأثیری که عوامل خطر زیستی، روانشناختی و روانپزشکی و اجتماعی می توانند در شکل گیری رفتارهای خودکشی داشته باشند ارائه شده است. این مدل بر سه عامل کلیدی متمرکز است:
عوامل وابسته به صفات مانند عوامل ژنتیکی، زیستی و روانی (مانند سروتونین، اختلالات شخصیتی و اختلالات شناختی روانی)
ویژگی های وابسته به حالت مانند افسردگی، نومیدی که نتیجه استرسورهای زندگی (مانند بحران های اقتصادی، مشکلات اجتماعی، خشونت های خانگی) یا اختلال های روانپزشکی هستند.
عوامل آستانه ای که می توانند منجر به افزایش خطر خودکشی شوند با برعکس اثر حفاظتی در مقابل آن را به دنبال داشته باشند. به عنوان مثال دسترسی به ابزار کشنده می تواند آستانه رفتار خودکشی را کاهش دهد در حالی که وجود یک نظام سلامت کارآمد و در دسترس می تواند اثر حفاظتی داشته باشد و از توسعه رفتارهای خودکشی در افراد جلوگیری کنند.
استراتژی های پیشگیری از خودکشی می تواند بر اساس جمعیت مورد نظر در یکی از سه سطح استراتژی قرار گیرند.
مدل USI (Universal-Selective-Indicated) برای پیشگیری از خودکشی سه سطح پیشنهاد می کند: پیشگیری همگانی، پیشگیری انتخابی و پیشگیری موردی
برای دستیابی به یک برنامه پیشگیری موثر توصیه می شود که اقدامات در هر سه سطح انجام شود، زیرا پیشگیری از خودکشی نیازمند یک رویکرد چند جانبه است که شامل اقدامات مختلف در سطوح مختلف مداخله می شود.
استراتژی های زیر به طور معمول در اقدامات اجرایی پیشگیری از خودکشی در اتحادیه اروپا مورد استفاده قرار می گیرند. استراتژی های مشخص شده در سطوح مختلف پیشگیری اعم از پیشگیری همگانی، پیشگیری. انتخابی و پیشگیری موردی عمل می کنند (جدول 1)
برخی از استراتژی ها بر یک سطح پیشگیری خاص تمرکز دارند )مثلا برنامه های مختص گروه های آسیب پذیر، بر پیشگیری انتخابی متمرکز هستند(، سایر استراتژی ها ترکیبی از سطوح مختلف هستند (مثلا ارتقاء سلامت روان می تواند شامل هر دو سطح پیشگیری همگانی و انتخابی باشد).
با توجه به این که استراتژی های ارتقاء سلامت روان اغلب نقش موثری در بهبود عوامل محافظ رفتار خودکشی از جمله تاب آوری، پذیرش اجتماعی، محیط های امن )مانند مدرسه و محیط کار( دارند، می توانند به جلوگیری از خودکشی کمک کند.
ارتقاء سلامت روان شامل طیفی از استراتژی ها است که می توانند در سطح فردی، جامعه یا در هر دو سطح اجرا شوند:
استراتژی هایی که بر افراد متمرکز هستند، هدفشان افزایش تاب آوری هیجانی و کاهش آسیب پذیری در برابر مشکلات سلامت روان از طریق ارتقاء مهارت های فردی، عزت نفس، مهارت های مقابله ای، مهارت های حل مسئله و خودیاری است که منجر به افزایش ظرفیت مقابله با مراحل گذار و استرس های زندگی می شود.
نمونه هایی از این استراتژی ها برنامه های پیشگیری مبتنی بر مدرسه و ابزارهای خودیاری آنلاین هستند.
در سطح جامعه، استراتژی های ارتقاء سلامت روان به افزایش همبستگی و انسجام اجتماعی کمک می کند. این استراتژی ها می توانند شامل افزایش آگاهی، انگ زدایی و تبعیض زدایی، ایجاد محیط های حمایتی (مانند شبکه های خودیاری) در بخش های مختلف، از جمله در مدارس، محل کار، باشگاه ورزشی، مراکز اجتماعی، خانه های سالمندان و غیره باشد.
برخی از استراتژی ها ترکیبی از اقدامات سطوح مختلف پیشگیری هستند. برای مثال، کمپین های آگاهی رسانی می توانند منجر به بهبود نگرش به اختلال افسردگی شوند (در سطح جامعه) و رفتار کمک خواهی را در افراد تسهیل کنند (در سطح فردی).
استراتژی هایی که رفتار کمک خواهی را در افراد دارای گرایش به خودکشی تسهیل می کنند، می توانند در پیشگیری از خودکشی مفید واقع شوند. در دهه های گذشته، تعداد قابل توجهی از کشورها، خدمات خطوط امداد تلفنی و امداد آنلاین را ارائه کرده اند که می تواند راه ارتباطی خوبی برای دسترسی به فرد دارای گرایش به خودکشی باشند.
بسیاری از کشورها برای کمک به افراد دارای گرایش به خودکشی، خدمات امداد تلفنی در شرایط بحران ارائه می دهند. مطالعات اندکی اثربخشی این خطوط تلفنی را مورد بررسی قرار داده اند، اما بیشتر مطالعات حاکی از اثربخشی این خطوط هستند. اخیرا نتایج یک نظرسنجی آنلاین از تماس گیرندگان با خطوط امداد تلفنی پیشگیری از خودکشی در بریتانیا نشان داد که آنها سطح رضایتمندی بالایی را از خدمات تلفنی گزارش کرده و تماس خود را سودمند ارزیابی کرده بودند.
در دهه گذشته جستجوی کمک به صورت آنلاین به میزان قابل توجهی در میان مردم افزایش یافته است. اینترنت منابع وسیعی را برای پیشگیری از خودکشی در اختیار کاربران قرار می دهد. بسیاری از خطوط امداد آنلاین خدمات خود را از طریق ایمیل، چت و شبکه های اجتماعی ارائه می دهند.
امکان کسب اطلاعات مورد نظر به صورت ناشناس، مردم را به جستجوی کمک به صورت آنلاین تشویق می کند. به این ترتیب خدمات الکترونیک سلامت روان می تواند به عنوان یک منبع کمک در دسترس محسوب شده و آستانه مراقبت های بهداشتی و پیشگیری را کاهش دهد.
آموزش متخصصان سلامت روان و رابطین بهداشتی یک استراتژی متداول در پیشگیری از خودکشی است. این موضوع با آموزش و یا تهیه راهنمای آموزشی برای مسئولین کلیدی محقق می شود.
مطالعات نشان داده اند که ارائه آموزش یک استراتژی موثر در حوزه پیشگیری از خودکشی است. تأثیر آموزش در ارتقاء دانش و نگرش درباره پیشگیری از خودکشی به اثبات رسیده است.
آموزش می تواند به گروه های هدف متفاوتی ارائه شود. آموزش پزشکان عمومی برای تشخیص و درمان اختلال افسردگی، افکار و رفتارهای خودکشی یکی از مهمترین استراتژی های پیشگیری از خودکشی است. همچنین شواهد نشان داده اند که آموزش می تواند برای پرستاران و دانشجویان روان شناسی نیز بسیار مفید باشد. زیرا توانایی آنها را در زمینه ارزیابی خطر، ارزیابی نیاز مراقبت های بهداشتی و انجام مداخلات پیشگیری از خودکشی بهبود می بخشد.
به علاوه رابطین بهداشتی مانند معلمان، مشاوران، کارشناسان پیشگیری، کارشناسان جوانان و ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی به سالمندان می توانند نقش مهمی در شناسایی افراد در معرض خطر و ارجاع افراد دارای گرایش به خودکشی به مراکز مرتبط داشته باشند. برای مثال، تأثیر آموزش معلمان و کارشناس جوانان در شناخت علائم هشدار دهنده رفتارهای خودکشی و نحوه مداخله و ارجاع در شرایط بحرانی به اثبات رسیده است.
سایر رابطین بهداشتی که می توانند تحت آموزش های پیشگیری از خودکشی قرار گیرند، عبارتند از: روحانیون، نیروی انتظامی، داروسازان و نگهبانان زندان ها.
نتایج پژوهش ها، بررسی های سیستماتیک و متا آنالیزها در مورد نقش گزارش های رسانه ای درباره خودکشی مکررا نشان می دهد که گزارش موارد خودکشی به ویژه گزارش روش خودکشی یا خبر خودکشی اشخاص مشهور، می تواند منجر به رفتارهای خودکشی تقلیدی شود. بنابراین با توجه با افزایش آگاهی درباره نقش حیاتی اصحاب رسانه در زمینه پیشگیری از خودکشی، بسیاری از کشورها راهنما و برنامه های آموزشی ویژه برای اصحاب رسانه تدوین کرده اند.
تأثیر استفاده از راهنمای رسانه در ارتقای کیفیت گزارش رسانه ها در مورد رفتار خودکشی به اثبات رسیده است.
علاوه بر راهنمای رسانه، برخی از کشورها )مانند استرالیا، بلژیک و دانمارک( با اهدای جوایز رسانه ای از دست اندرکاران رسانه برای گزارش مسئولانه خودکشی تقدیر می کنند. مطالعات نشان می دهند که اهدای جوایز رسانه ای می تواند مشوقی برای اجرای راهنمای رسانه باشد.
برخی از جمعیت ها در معرض خطر بیشتر شیوع افکار و رفتارهای خودکشی هستند. به عنوان مثال، بازماندگان خودکشی، گروه های اقلیت و گروه های سنی خاص. در نظر گرفتن گروه های آسیب پذیر و طراحی مداخلات ویژه برای آنها در برنامه ریزی و تدوین استراتژی های پیشگیری از خودکشی، بسیار حائز اهمیت است.
لازم به ذکر است که گروه های آسیب پذیر محدود به موارد زیر نیستند و خطر ایجاد رفتارهای خودکشی در یک گروه جمعیتی خاص می تواند در طول زمان دستخوش تغییر شده و تحت تأثیر عوامل فرهنگی یا اجتماعی قرار گیرد.
سابقه خودکشی و اختلال روانی در بستگان به عنوان عوامل خطر ایجاد رفتار خودکشی شناخته شده است. بنابراین، فردی که عضوی از خانواده یا شخص مهمی در زندگی خود را در اثر خودکشی از دست داده است، در معرض خطر بیشتر ابتلا به بیماری های جسمی، روانی و رفتارهای خودکشی است.
برخی از کشورها از جمله بریتانیا، بلژیک و سوئد، با ایجاد شبکه ها و گروه های حمایتی برای بازماندگان خودکشی و ارائه منابعی درباره نحوه مواجهه با خودکشی بستگان و یا با ایجاد خطوط امداد تلفنی برای افراد داغ دیده از خودکشی، اقدامات پیشگیرانه ای را برای بازماندگان خودکشی انجام می دهند.
گروه های اقلیت شامل افراد همجنسگرا، تراجنسیتی و دو جنسیتی (LGBT) و اقلیت های قومی به عنوان گروه های آسیب پذیر نسبت به رفتار خودکشی شناخته شده اند.
افراد همجنس گرا و دوجنس گرا در مقایسه با افراد دگر جنسگرا در معرض خطر بیشتر ابتلا به اختلال های روانی، افکار خودکشی، سوء مصرف مواد و آسیب به خود هستند. مطالعات مختلف میزان اقدام به خودکشی را در جوانان همجنسگرا و جوانان دو جنسیتی بین 01 تا 35 درصد گزارش کرده اند. همچنین مطالعات حاکی از میزان بالای اقدام به خودکشی در افراد تراجنسیتی است. نتایج مطالعه ای در اروپا نشان داد که نرخ اقدام به خودکشی در مهاجرانی با فرهنگ های متفاوت و از کشورهایی با نرخ خودکشی بالاتر، در مقایسه با جمعیت بومی بیشتر است. به همین دلیل در برخی از کشورها از جمله آلمان، اقدامات ویژه ای برای پیشگیری از خودکشی در مهاجران در نظر گرفته شده است.
مطالعات حاکی از نرخ بالای خودکشی در سالمندان است، در حالی که نرخ رفتارهای خودکشی غیر کشنده در نوجوانان بیشتر است.
بازبینی برنامه های پیشگیری از خودکشی در سالمندان نشان می دهد که اغلب برنامه ها در کاهش افسردگی، احساسات و افکار خودکشی یا میزان خودکشی موثر بوده اند. همچنین اغلب برنامه ها بر کاهش عوامل خطر، مانند کاهش انزوا و بهبود غربالگری و درمان اختلال افسردگی متمرکز بودند و تنها تعداد اندکی از آنها عوامل محافظ مانند بهبود تاب آوری و سالمندی مثبت را مد نظر قرار داده بودند. در نظر گرفتن این موضوع می تواند یک رویکرد نوآورانه و موثر در حوزه پیشگیری از خودکشی باشد.
توسعه مداخلات هدفمند و مناسب برای گروه های آسیب پذیر یکی از مواردی است که در تدوین استراتژی های پیشگیری از خودکشی می تواند مورد توجه قرار گیرد. این مداخلات می تواند شامل موارد زیر باشند:
تأکید بر افزایش تاب آوری گروه های آسیب پذیر؛
فراهم کردن خدمات حمایتی ویژه برای گروه های آسیب پذیر (از طریق ایجاد گروه های حمایتی، توسعه خطوط امداد تلفنی، نشریه ها و بروشورهای آموزشی و غیره؛)
بهبود دسترسی به مراقبت ها برای گروه های آسیب پذیر؛
افزایش آگاهی (و در برخی موارد انگ زدایی) در مورد گروه های آسیب پذیر از طریق آموزش جمعیت عمومی، رابطین بهداشتی و متخصصان سلامت روان استراتژی 5- برنامه های هدفمند برای گروه های پر خطر هدف برنامه هایی که برای گروه های پر خطر خودکشی طراحی می شوند، توسعه استراتژی های غربالگری و درمان و مراقبت از افراد در معرض خطر بالای خودکشی است. افراد با سابقه قبلی اقدام به خودکشی و افراد مبتلا به اختلال های روانی بیشتر از سایر گروه ها در معرض خطر افکار و برنامه های خودکشی هستند.
هدف برنامه هایی که برای گروه های پر خطر خودکشی طراحی می شوند، توسعه استراتژی های غربالگری و درمان و مراقبت از افراد در معرض خطر بالای خودکشی است. افراد با سابقه قبلی اقدام به خودکشی و افراد مبتلا به اختلال های روانی بیشتر از سایر گروه ها در معرض خطر افکار و برنامه های خودکشی هستند.
سابقه اقدام به خودکشی مهم ترین پیش بینی کننده رفتار خودکشی بعدی است. بنابراین، استراتژی های مراقبت های پس از خودکشی با تمرکز بر افراد دارای سابقه اقدام به خودکشی می توانند بسیار موثر باشند.
مطالعات نشان می دهند که مداخلات پیگیری در اقدام کنندگان به خودکشی می تواند میزان خودکشی را کاهش دهد. لوکستن، جون و کمتیس (2013) در مطالعه ای که به منظور بررسی استراتژی های پیشگیری از خودکشی متمرکز بر تماس های پیگیری انجام شد، به تاثیر پیشگیرانه اقدامات پیگیری از تماس های تلفنی و ارسال کارت پستال گرفته تا ارسال پیامک و ایمیل اشاره کردند.
خودکشی ناشی از یک دلیل واحد نیست. اگر چه حدود 90% از افرادی که در اثر خودکشی جان خود را از دست داده اند، دارای معیارهای یک اختلال روانپزشکی بوده اند و متاسفانه نزدیک 80% از این موارد تا زمان مرگ تحت درمان قرار نگرفته بودند.
بسیاری از اختلال های روانپزشکی، خطر افزایش رفتار خودکشی را به دنبال دارند. اختلال افسردگی، اختلال مصرف مواد و الکل، اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی، اختلالات خوردن و اختلالات اضطرابی از جمله این موارد هستند.
از این رو پیشگیری از اقدام به خودکشی و خودکشی از طریق روش های مناسب تشخیص و درمان این اختلالات، از اولویت بالایی در مراکز درمانی برخوردار است. برای مثال شواهد نشان می دهد پیشگیری و درمان اختلال افسردگی و سوء مصرف الکل و مواد می تواند میزان خودکشی را کاهش دهد.
یافته های پژوهش اخیر در سطح جهانی نشان داده است که 44% از افراد دارای گرایش خودکشی در کشورهای با درآمد بالا، هیچ نوع درمانی دریافت نمی کنند. بنابراین تاکید بر درمان های دارویی و روان درمانی افراد در معرض خطر باید در اولویت مراقبت های سلامت روان قرار گیرد.
تاثیر درمان دارویی در کاهش خطر خودکشی در افراد مبتلا به اختلالات روانی مختلف به اثبات رسیده است. برای مثال، تجویز بیشتر داروهای ضد افسردگی و درمان بلند مدت با لیتیوم با کاهش میزان خودکشی در بیماران افسرده در ارتباط است. با این حال، استفاده از داروهای ضد افسردگی برای نوجوانان افسرده می تواند اثرات نامطلوبی داشته باشد و احتیاط های لازم باید در این زمینه صورت گیرد. علاوه بر این بررسی های متعدد نشان داده اند که روان درمانی برای افراد دارای گرایشات خودکشی موثر است.
با توجه به دنیای کامپیوتری و مدرنی که در آن زندگی می کنیم، پیشگیری از خودکشی مبتنی بر فن آوری یکی دیگر از حوزه های مهم و ارزشمند در پیشگیری از خودکشی است. به عنوان مثال اثربخشی درمان آنلاین اختلال افسردگی و افکار و رفتارهای خودکشی توسط مداخلات خودیاری، در مراحل اولیه به اثبات رسیده است. آزمایش تصادفی کنترل شده ون اسپیکر (2012) بهبود قابل توجهی را در افکار خودکشی، ناامیدی، نگرانی و وضعیت سلامتی افراد دارای افکار خودکشی پس از شرکت در مداخله خودیاری نشان داده است. در نیوزیلند، بازی کامپیوتری مداخلات درمان شناختی-رفتاری (SPARX) برای کاربرد در نوجوانان افسرده توسعه یافته و میزان اثر بخشی آن در کاهش علائم افسردگی به اندازه درمان شناختی-رفتاری معمول (و حتی در مواردی موثرتر) ارزیابی شده است.
استراتژی هایی با هدف محدود کردن دسترسی به روش های کشنده، از اقدامات پیشگیری از خودکشی بسیار مؤثر در کاهش میزان خودکشی هستند. این موضوع می تواند به دلیل قابلیت اجرای نسبتا سریع و ارزیابی آسان این استراتژی ها در مقایسه با سایر استراتژی های پیشگیری از خودکشی باشد.
ون در فلتز-کورنلیس و همکاران (2011) نمونه هایی از مداخلات با هدف محدود کردن دسترسی فیزیکی به روش های خودکشی را ذکر کرده اند:
مسمومیت زدایی گاز خانگی
الزام استفاده از مبدل های کاتالیستی در وسایل نقلیه موتوری
محدودیت استفاده از سلاح گرم از طریق قوانین کنترل کننده
محدودیت استفاده از سموم و آفت کش ها
محدودیت دسترسی به مکان های مرتفع و پرتگاه ها از طریق نصب نرده ها و حفاظ های ایمنی در ساختمان های مسکونی و مکان های عمومی مرتفع
محدودیت تجویز و فروش باربیتورات ها و پاراستامول
استفاده از داروهای ضد افسردگی جدید و دارای سمیت پایین
محدودیت دسترسی به الکل.
روش های محدودیت کاملا بی خطر نیستند. محدود کردن یک روش، می تواند جایگزینی با روش های دیگر خودکشی را به دنبال داشته باشد. با این حال، نوردنتافت (2011) معتقد است: “در بستر مناسب، جایی که احتمال جایگزینی روش های خودکشی کمتر است، و همراه با مداخلات پیشگیری از خودکشی روانی-اجتماعی، محدود کردن دسترسی فیزیکی به ابزار خودکشی می تواند یک استراتژی موثر در پیشگیری از خودکشی باشد”.
در دهه های گذشته، بسیاری از کشورها و مناطق توسعه یافته مانند فنلاند، سوئد، بلژیک، دانمارک و انگلستان، برنامه های ملی و منطقه ای در زمینه پیشگیری از خودکشی تدوین کرده اند.
برخورداری از یک استراتژی ملی پیشگیری از خودکشی می تواند در کاهش نرخ خودکشی موثر باشد. متسوبایاشی و یودا (2011) در مطالعه ای آمار خودکشی را در فاصله سال های 1980 و 2004 مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند، نتایج این تجزیه و تحلیل نشان داد که نرخ کلی خودکشی پس از اجرای برنامه های پیشگیری از خودکشی ملی، کاهش یافته است.
سازمان بهداشت جهانی در گزارش خود با عنوان “اقدامات بهداشت عمومی برای پیشگیری از خودکشی” اجزای کلیدی استراتژی ملی پیشگیری از خودکشی را ذکر کرده و بر موارد زیر تاکید کرده است:
با توجه به این که پیشگیری از خودکشی یک مسئله عمده در حوزه سلامت و فراتر از آن است، برنامه اجرایی پیشگیری از خودکشی باید برنامه ای چند بخشی باشد. مشخص کردن هدف (به عنوان مثال کاهش میزان خودکشی با درصد مشخص و در بازه زمانی معین) می تواند مشوق اجرای برنامه باشد. در نهایت، ثبات استراتژی ها و اقدامات توسعه یافته باید مورد توجه ویژه قرار گیرد.
“مداخلات پیشگیری از خودکشی باید چندجانبه، مبتنی بر شواهد و بر اساس فرضیه های قابل آزمون باشند و در جمعیت هایی با حجم کافی اجرا شود تا نتایج حاصل از آن قابل تعمیم و معتبر باشد.”
پژوهش های بیشتری باید در زمینه پیشگیری از خودکشی انجام شود. پیشنهاد می شود تحقیقات در این حوزه دربر گیرنده استراتژی های پیشگیری از خودکشی باشد. این پژوهش ها می تواند منجر به ارتقای دانش در زمینه های زیر شوند:
به علاوه، با توجه به این که تفاوت های اجتماعی و فرهنگی می تواند در شکل گیری افکار خودکشی نقش داشته باشد، پیشنهاد می شود پژوهش های بیشتری در سطح محلی و منطقه ای انجام پذیرد.
Dumon, E., & Portzky, G. (2014). General guidelines on suicide prevention (EUREGENAS project). Retrieved from:
هدف پروژه EUROGRNAS پیشگیری از افکار و رفتار خودکشی در اروپا از طریق توسعه و اجرای استراتژی های پیشگیری از خودکشی در سطح منطقه ای است. این پروژه یکی از نمونه های موفق در اتحادیه اروپاست. هدف راهنمای ارائه شده افزایش آگاهی از استراتژی های پیشگیری از خودکشی است. پیام کلیدی برای سیاست گذاران این است که پیشگیری از خودکشی امکان پذیر است و نیازمند سیاست گذاری و همکاری های بین بخشی و برنامه های چندجانبه در سطوح مختلف است.
این اپلیکیشن قابل استفاده برای کارشناسان بهداشت روان برای پیشگیری از خودکشی در مراجعه کنندگان خود میباشد. و نیز کسانی که افکار خودکشی دارند و یا اقدام به خودکشی نموده اند نیز برای پیشگیری از اقدام یا اقدام مجدد می توانند استفاده نمایند. استفاده از این اپلیکیشن رایگان و در آدرس زیر قابل دانلود میباشد.
چقدر این پست مفید بود؟
برای ثبت روی هر ستاره کلیک کنید
میانگین امتیازات 2.8 / 5. تعداد رای: 5
تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.