در اسلام که بیش از هر دین دیگر تکلیف و امر ونهی دارد، یک رشته اصول یا قواعد عملی وضع شده است که حوزه عمل و حتی فکر افراد را در قالب معقول، قابل فهم و قابل عمل تعیین میکند وآنها را از غلتیدن در وسواس فکری وعملی دست را یی باز میدارد. وسواس در عمل از قبیل شک در طهارت، نماز، وضو، غسل، حلال و حرام بودن خوردنیها، انجام گرفتن یا نگرفتن کاری. درست بودن آن، پاک و مبرا بودن دیگران از گناه و خطور افکار زشت و ناپسند در دل، از جمله مواردی است که عالمان دین و مراجع تقلید با استنباط از قرآن مجید و احادیث همواره در تبیین آن کوشیدهاند. لفظ وسوسه” که ذکر آن در قرآن مجید نیز آمده است از دیدگاه علمای مذهبی به معنی“ بسیار وسوسه کننده ” است. درزبانهای عربی وفارسی نیز به نوعی اندیشه و محتوای ذهنی ناخواسته و نامطلوب دلالت میکند. در قران کریم کلمه وسواس و کلماتی از این ریشه در پنج جا آمدهاست. در سوره اعراف، آیه 20، سوره طه، آیه 120 (به صورت افسوس)، و در همین سوره آیه 4 به صورت ( الوسواس ) آمده است و معنی ظاهری آن در قران “ خیال یا فکر ناشایستی است که شیطان در قلب انسان میافکند ”.
دیدگاه علمای مذهبی و مراجع بزرگ تقلید در این مورد منبعث از دیدگاه قران که کاملترین و بزرگترین گفتارهاست میباشد. در کتاب معراج السعاده آمده است : “ بعد از اینکه ضررهای ناشی از این بیماری را که باعث ایجاد مشکلات عدیدهای در زندگی فرد میشود را دانستی، لازم است در صدد معالجه آن برایی و نفس خود را از چنگ آن برهانی ”.
امام خمینی در کتاب معروف چهل حدیث، شرح حدیث بیست و پنجم را اختصاص به وسواس داده است. در ادامه اشاره به حدیثی مینماید “ عبدا،،بن سنان گوید ذکر کردم برای حضرت صادق، مردی را که مبتلا به وسواس در وضو و نماز و گفتم : “ او مرد عاقلی است ” حضرت فرمود که چه عقلی برای اوست وحال آنکه پیروی شیطان میکند ؟ “ گفتم به آن حضرت ” ، چگونه پیروی شیطان میکند ؟ فرمود “ از او سوال کن اینکه می آید اورا چه چیز است آن ، پس همانا میگوید ، از عمل شیطان است. ا”. امام خمینی در ادامه میگوید : “ بدان که وسوسه و شک و تزلزل از خطرات شیطان و القائات ابلیس است که در قلوب مردم میافکند، چنانچه آرامش و یقین و ثبات از افاضات رحمانیه و القائات ملکیه است ”.
در کتاب وسائل الاشیعه ، ج از امام صادق نقل شده است ، “ به خدا سوگند وضوی پیامبر جز آن نبود که به هر عضوی یک بار آب میریخت ”.هم چنین آن حضرت میفرماید؛ یک بار شستن واجب، دوبار شستن کاری است بی پاداش و سه بار شستن بدعت و نوآوری است” . در تأیید این گفته در کتاب اصول کافی از قول پیامبر،اکرم میفرماید “ هر بدعتی گمراهی است و هر گمراهی در آتش دوزخ جای دارد.”امام خمینی در ادامه مطلب در بیان اینگونه افراد وسواسی میفرماید : “ در این صورت، این شخص جاهل وسواسی که بیشتر از ده مرتبه غسل و محل وضو را میشوید، و در هر مرتبه با دقت آب را به تمام اعضای می راند، به نحوی که اول محل را خوب تر و خیس مینماید که آب جریان تام پیدا کند با غسل شرعی حاصل شود و بارها این عمل را تکرار میکند، باید پرسید بر چه اساس این کار را انجام میدهد به، آیا این نوع وضو گرفتن و غسل کردن مطابق کلام حدیث یا فتوای فقیه دین است؟ باید پرسید این نوع وضو گرفتن، غسل کردن و استحمام نمودن از کجا آمده است که باید چنین وچنان باشد. معلوم است فقها و مراجع تقلید چگونگی آداب مذهبی را از کتاب قران، سنت و اجماع بدست می آورند. پس وقتی که ما به کتب فقها مراجعه میکنیم، این گونه اعمال و رفتار وسواسی که باعث اسراف میگردد، مردود و تکذیب شده است. حتی بعضی از این اعمال وسواسی باطل محسوب شده است. پس چگونه شده که بیست سال یا بیشتر این بدعت باهم چون وضوی باطل نماز کرده است در حالی که در این مدت طولانی شیطان با او بازی کرده و نفس اماره بالسوء او را گول زده است.در سوره مائده آیه 6: خداوند طی بشارتی به اهل ایمان چگونگی وضو گرفتن را توضیح میدهد، سپس می فرماید: اگر آب نیابید یا در استعمال آب ضرری ببینید در این صورت به خاک پاک و پاکیزه تیمم کنید و سپس چگونگی انجام تیمم را شرح میدهد و در پایان آیه میفرماید: خدا هیچ گونه سختی برای شما قرار نخواهد داد. . . .
مکارم شیرازی در تفسیر نمونه در توضیح قسمت پایانی آیه اشاره میفرماید که: برای اینکه روشن شود هیچگونه سختگیری در دوران گذشته ( وضو، غسل، تیمم ) در کار نبوده، بلکه همه آنها به خاطر مصالح قابل توجهی تسریع شده است میفرماید: خداوند نمیخواهد شمارا به زحمت افکند، بلکه می خواهد شما را پاکیزه سازد و نعمت خود را بر شما تمام کند تا لباس شکر او را بگویید.
امام خمینی در این رابطه به نقل از یکی از معصومین، میفرماید: وقتی که برای قضای حاجت میرفتند، با دست مبارک به رانهای مبارک آب می پاشیدند که اگر ترشحی ایجاد شد، معلوم نگردد. درحالی که این افراد وسواسی که خود را مقلد او پیرو این امام معصوم میدانند و دانستههای احکام دین خود را از آن بزرگوار میپندارند، در وقت تصرف درامول از هیچ چیز پرهیز نمیکنند یا در مورد اموری که احتیاط، لازم یا رایج است احتیاط نمیکنند؟ ودرادامه میگوید: تاکنون کدام فرد وسواسی عوض یک مرتبه زکات یا خمس چند مرتبه داده است، وبهجای یک مرتبه حج، چند مرتبه رفته باشد؟ یا از غذای شبهناک پرهیز کرده باشد؟ امام خمینی در ادامه مطلب اشاره میفرماید “ و اگر در مورد رفتار وسواسیاش پرسیده شود ، جواب میدهد می خواهم با طهارت واقعی نماز بخوانم، باید گفت: اگر اهل طهارت واقعی هستی، چرا اهل اهلیت واقعی نیستی. اگر فرضا که طهارت واقعی میخواهی کسب کنی، آیا ده مرتبه در آب کر و جاری شستشو کردن چیست؟
با آنکه در آب جاری یک مرتبه و در آب کر، در غیر بول یا بعضی نجاسات دیگر ، یک مرتبه ودر بول علیالمشهود یک مرتبه کفایت میکند و دو مرتبه اجماعا کافی استٍ، پس چندین مرتبه شستن چیزی جز وسوسه شیطان نیست. همچنین امام خمینی در ادامه میفرماید: پس ای عزیز، اکنون که معلوم شد عقلا و نقلا این وساوس شیطانی است و این خطرات از عمل ابلیس است که اعمال ما را باطل و به شکل دین، شما را از دین خدا خارج میکند و بالاخره بیم آن است که با عقاید شما بازی میکند، پس باید هر طور شده است درصدد معالجه آن برآیی
درادامه امام خمینی، میفرماید: یک راه آن است که فرد با مراجعه به علما و فقها وسواس از آنها اطمینان پیدا نماید که آیا این گونه رفتارها ناشی از وسواس است یا از دین و مذهب، زیرا در بسیاری از مواقع فرد وسواسی از حالت بیماری خود بی خبر است واعمال خود را از سر دینداری وحتی دیگران را بی مبالات میداند. در حالی که اینگونه اعمال از القائات شیطان است. زیرا که علماو فقهایی که فرد وسواسی درامور دین از آنها تقلید مینماید، اینگونه رفتارها را مغایر با دین میپندارند. بنابر این نمیتوان گفت که علما و بزرگان دین نسبت به دین خدا بی مبالات هستند و تنها این شخص وسواسی است که مقید به دیانت است. بنابراین پس از این که فرد وسواسی علماء فهمید که رفتارهای او نه از سر دینداری است بلکه ناشی از نوعی بیماری و القائات شیطانی است لام است جهت اصلاح وارد عمل شود. کار مهم در این خصوص بی اعتنایی و تقرب و دعا و نیایش در درگاه خداوند است. مثلا اگر فرد، مبتلا به وسواس در وضو است باید به رغم وسوسه شیطان که او را وادار به اسراف در آب میکند فقط یک غرفه آب استعمال کند. لابد شیطان او را وسوسه میکند و به او میگوید که این عمل ( یعنی یک بار شستن ) کافی نیست! پس جواب او را به همه که اگر عمل من درست نیست، پس باید عمل و رسول خدا و ائمه معصومین که قریب سیصد سال وضو به این شکل ساختند نیز باطل باشد. بگذاری عمل من نیز باطل باشد.خداوند از من مواخذه نمی فرماید وبرخی بیش از این حجتی نیست. امام خمینی “ می فرماید: البته وقتی فرد مدتی با این وسوسهها مضایدت و مخالفت و بی اعتنایی کرد حالت ثبات طمانینه پیدا میشود و شیطان از او بریده میشود.
نقش اصول شش گانه فقهی در کنترل و پیشگیری از وسوسههای فکری و عملی در اسلام، اصول فقهی از جمله اصولی هستند که مجتهدین اعلم مبنا و پایه اصلی آنها را از آیات قرآن و سایر احادیث وارده از ائمه معصومین گرفته و در صورت نیاز، جهت جامعه مسلمین از آن استفاده میشود. این اصول در زمینههای زیادی از جمله در اعمال عبادی و غیره قابل استفاده است و تنها محدود به موارد خاص نظیر نماز، روز.آداب شستشو، وضو و غسل،،،، نمیگردد.
چقدر این پست مفید بود؟
برای ثبت روی هر ستاره کلیک کنید
میانگین امتیازات 3.9 / 5. تعداد رای: 138
تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.